نمایشگر دسته ای مطالب

بازگشت به صفحه کامل

معماری،باغ، منظر

معماری،باغ، منظر


معماری،باغ، منظر

مولف: دکتر هما ایرانی بهبهانی انتشارات دانشگاه تهران، 1392

چکیده: نگاه کتاب به شکلی هدفمند، پرداختن به فرآیندی می باشد که در گذر تاریخ، ساختارهای انسان ساز از معماری تا باغ و منظر را شکل بخشیده است. همچنین نوشتار پیش رو به درک مفاهیم این ساختارها در ابعاد گوناگون زمانی و مکانی می پردازد.

این تحقیق، پیوسته و متداوم در تلاش بر این بوده تا از یک سو به درک مفاهیمی از منظر پرداخته شود که در فراگردی پیچیده و در هم تنیده با زمان، گاه پیوسته و یا گسسته و گاه نوآورانه به این لحظه از تاریخ اندیشه های انسانی انتقال یافته اند. و از دیگر سو، روند تاریخی شکافته و تشریح می گردد که بتواند برای ترسیم آینده، گذشته را به زمان حال پیوند دهد. پیوندی که به درک مفاهیم، عناصر و کدهای هر دوره در زمان و مکان بیانجامد. زیرا که نظر این محقق بر درک تغییر مفاهیم در روندی پیچیده میان پیوستگی و گسستگی در گذر زمان، می باشد. روندی که توانایی ترسیم ارتباط بین گذشته و حال و آینده را داراست.

از این جهت تحقیق حاضر در ابتدا موشکافانه به طبقه­بندی و تفسیر معماری، باغ، هنر و منظر می پردازد و سپس فراگرد تعاملی بین گذشته، حال و آینده و رفت و بازگشت متداوم این ارتباطات در دوره­های مختلف زمانی را مورد تشریح و تحلیل قرار می دهد. درنتیجه این فراگرد تحلیلی، به تدریج ویژگیهای نظریات و الگوها و شاخص­های هنر، معماری و باغ در هر دوره میسر گشته است. به همین سبب است که نگارنده تاریخ منظر سازی را روایت اتفاقات گذشته تا حال نمی داند، بلکه هر دوره تاریخی مشروط به تفسیر اندیشه هایی است که در زمان حال انجام می­گیرد. از سویی به زعم اینجانب، تحلیل و بررسی علائم و نشانه­های هر دوره زمانی جهت درک لایه­های عمیق­تر و شناخت معیارهایی بکار می رود که منجر به بروز ساختارهای انسان­ساز؛ از معماری تا باغ و منظر در زمان و مکان می­گردد. با چنین رویکردی نسبت به فرهنگ گذشته معماری، باغ و منظر، این کتاب از چهار بخش تشکیل شده است:

بخش نخست، به دوران اومانیسم، رنسانس قرن پانزدهم؛ مرحله گسستگی از دانش تجربی .بدین ترتیب در حیطه هنر با گذر به پارادایم انسان- محوری، روند جدایی انسان از طبیعت و ذهنیات از عینیات با استفاده از پرسپکتیو به عنوان بیان نظری فضای عقلانی آغاز گردید.

در راستای ظهور این اندیشه هاست که خلق باغ­هایی با نظم هندسی، تسخیر و تغییر طبیعت عینیت می­یابد. در این دوران باغ­های باروک تجلی تمامیت در واقعیت هستند.

بر اساس تفکرات رمانتیک به­ویژه در انگلستان قرن هجدهم که با برگشت به «طبیعت گمشده» میلتون، پرستش زیبایی و ارزش معنوی طبیعت و نیز تقلید از طبیعت مورد توجه و تاکید قرار می گیرد، الگوی باغ­ها با نظم طبیعی در تقابل با باغ­های هندسی فرانسوی شکل­گرفته و در پی تغییر در اندیشه است که منظر ایستای باغ­های فرانسوی به منظر متنوع و پویا انگلیسی تبدیل می شود.

در بخش سوم به بررسی قرن نوزدهم پرداخته شده است. دورانی که در آن انقلاب مکانیکی، تاریخ­گرایی و شکل گیری کلان­شهرها و پارک­های عمومی شهری روی داده اند.

در این دوران رابطه انسان و تکنولوژی جایگزین رابطه انسان و طبیعت می­شود. براساس این جابجایی است همگام با تحولات این قرن، شکل گیری پارک­های عمومی در شهرها به منظور تامین نیازهای بهداشتی و اجتماعی و همچنین کنترل و هدایت رشد شهرها با وارد کردن لکه ای از طبیعت در شهر و همچنین نظریات طراحان منظر و حیطه دخالت آنها در شهر مورد بررسی قرار گرفته است.

در بخش چهارم کتاب که سه دهه نخست قرن بیستم را در بر می گیرد، بطور عمده به مرحله گسستگی از تاریخ­گرائی قرن نوزدهم که با جنبش هنرهای تجسمی آغاز می­شود اختصاص یافته است. طراحان ابن دوران تحت تاثیر جنبش هنرهای تجسمی با حذف تاریخ به نوآوری در معماری و هنر باغ­سازی پرداخته اند. در این راستا رد الگو­های گذشته و بروز نوآوری از طریق آثار پیشگامان جنبش مدرن مورد بررسی قرار گرفته است.

آنچه در بخش چهارم به بحث گذاشته شده، پیوند دهنده سه بخش پیشین کتاب می­باشد و نحوه گذر به پدیدار شدن نظریات و جنبش­های طراحی نیمه دوم قرن بیستم می­باشد.

 لازم است تاکید مجدد نگارنده بر این معنا قرار گیرد که هدف اصلی این نوشتار شناخت فراگردی است که در بستر تاریخ سبب بروز نظریات و شکل­گیری ساختارهای انسان­ساز از معماری تا باغ­سازی می­شود. ساختارهایی که ارزش­های فرهنگی اتخاذ شده در هر مقطع زمانی را بازنمایی می­کنند.